ماریم با لباس آبی میآید. او دارای یک نوری سفید و پرتابنده است که از قلبش و دستهایش بیرون میزند. او به من روزری را قطع کرده و میگوید: "بیشترین نیاز به رحمت، آنانی هستند که عشق نمی喚ند. دخترم، جلیل بکنید عیسی که مرا دوباره برایت فرستاده است. لطفاً قلب خود را باز کنید تا بفهمید هر بار که من یا کسی دیگر از دیدارهای من میبینیم، این به منظور بازیابی عشق انسانها به خدا و همسایگانشان است. در همه ظهوراتم پیام زیرین عشق مقدس وجود دارد. اگر شما در دنیا تعقیب شدهاید یا رد شدید، نشان دهنده ضعف قلبهاییست که کاملاً عاشقانه نیستند."
"اما از آزمون شدن بیمناک نباشید. آنگاه من تو را با دل پاک خودم در آغوش میگیرم. همه پاسخها و اثباتهای آمدن مرا به شما، در اینجا قرار دارد. کسانی که به چشمهام نمی�یند، پیامهایم را دقیقاً ندیدهاند، بلکه از قلبهای انسانی گوش میکنند که اشتباه کردهاند. برای برداشتن خطای از دلها دعا کنید."
"دوباره به شما گفتهام که خودخواهی مانع عشق مقدس است. آن را با خود پر میکند و من نمی�واهم در چنین قلبی جای بگیرم. این دلیل اینکه گفتم، عشق مقدس یک انتخاب آزادانهاست. وقتی این انتخاب انجام شود، روح باید تلاش کند تا خودش را بردارد و خدا و همسایگانش را به دل برسد."
"اکنون تو را با صلحم، عاشقانم، شادیام رها میکنم."