دوباره یک شعله اطراف تابوت را میبینم که آن قلب خدای پدر است. او میگوید: "تسبیح به عیسی حاضر در تابوتهای جهان."
"شعله عشق پدری من رو دیدی، که با ارادهٔ الهیام یک است. چقدر میخواهم انسانها مرا به عنوان عشق بشناسند. همهی آفریدگان—آسمان، زمین و دریا—اعلانگرِ عشقم هستند. اما ببینید، همهی آنچه دادهام somehow توسط فراطبیعی استفاده شده، آلوده و داغیده شده است."
"پس امروز در روزی که تنها فرزند من از طریق لیمبو روحانی میگذرد، آمدهام تا بگویم شما کمک کنید عشق پدری مرا به انسانها آشکار سازید. همهی آنچه تاکنون داده شده بود برای این آمادهسازی شد—مری، محافظِ ایمان، مریم، پناهگاهِ عشق مقدس، عشق الهی، در و از طریق دلهای متحد و سرانجام، سپر حقیقت سنت میخائیل. تمامی این وحیها بر پایهی یکدیگر ساخته شدهاند و آنچه امروز جستجو کردهام را پشتیبانی میکنند."
"مسیر از طریق اتاقهای دلهای متحد یک راه به عشق پدری من و ارادهٔ الهیام است. نمی�بینم انسانها این مقصد نهایی را غیرقابل دسترس بدانند. حالا، در همین لحظه حاضر، هر روح راه و توانایی دارد تا وارد ششم اتاق شود—غرق شدن در ارادهٔ الهی. حقیقتاً!"
"ببینید که با دلِ نرموگوار و مراقبانهی یک پدر، شما را فراخواندهام که همه چیز را با فرزندان خود به اشتراک بگذارم. پس بیدیرنگ بیایید. آرزو کنید مرا بیشتر بشناسید، از من بیشتر عشق بکنید، در هر کاری مرا خوشحال سازید. منتظر هستم."