توماس آکویناس میآید. او با دشواری زیادی از راهرو پایین آمده است به دلیل وزنش. وی میگوید: "سبحان جسیس. دخترم، بگوید که من در این شکل بدنی ظاهر شدهام تا شما بتوانید مرا هنگام مقایسه رؤیای خود با عکسهای گذشته شناسایی کنید. پس از همه چیز، بگویید به او بخاطر آوردن آنکه موسی و الیاس در زمان تجلی بدنشان را نشان دادند اما هنوز روح و جسمشان در آسمان نیست."
"امروز آمدهام تا دربارهی تملق صحبت کنم. تملق آزمون فضیلت است. بدون آزمون--بدون تملق--روح نمی�باید بتواند فضیلتی را تمرین کند و در آن فضیلی که مورد آزمایش قرار گرفته، کامل شود. بنابراین، تملک میتواند به خاطر پاسخ روح خوب یا بد باشد."
"پس از همه چیز، تعجب نکنید وقتی بگویم پیام عشق مقدس بهترین و بدترین جنبههای انسان را آشکار میکند. هنگامی که روح با غرق شدن در شعلهی عشق مقدس اشتباهات خود را شناسایی کند و سعی کند آنها را برطرف کند--یعنی در فضیلت کامل شود، پیام بهترین قسمتش را نشان میدهد. اما وقتی اشتباهاتی برای او آشکار شده ولی تلاش کمی یا هیچکدامی نمی�باید تا آنها را برطرف کند، پیام بدترین جنبهی روح را آشکار میکند."
"پس انتخاب هر روح در برابر تملق است که عمق سفرش به اتاقهای قلبها متحد تعیین میکند. عمق عشق در دل است که پاسخ رویهای به هر تملک را تعیین میکند."
"بگویم: اگر شما دارای عشق بزرگ خدا و همسایهی خود در دل (عشق مقدس) هستید، خواهان آن خواهد بود که با تمام هزینهها از زخمی کردن خدا و همسایگان جلوگیری کنید. پس فرض کنیم شما به تملک بیصبر بودن دچار شدهاید، تو مقابل تملق صبوریت را تمرین میکنید. ببینید، اجازهی دادن خدا برای ورود تملک در زندگی هر یک است، زیرا او خواهان آنست که شما در فضیلت قوی باشید."
"من باید به آسمان برگردم اما لطفاً این را آشکار کنید."