(مارکوس) محبوب بانوی آسمان، چه میخواهید از من بخواهد؟
(مریم مقدس) "میخواهم که ادامه دهی به دعا کردن تسبیح مقدس و قربانی دادن و انجام همه آنچه از تو خواستهام.
(مارکوس) "من میخواهم بگوید تا تمام کسانی را که امروز در اینجا هستند، خاصاً گناهکاران، آنهایی که سردترین، سختترین و بیدینترین دل دارند؛ مردم رنجکشیده؛ بیماران؛ همهای که نیاز به رحمت تو دارند و ضعیفترند، برکت دهید. "
(مریم مقدس) "بله! تمام کسانی را که امروز در اینجا هستند، برکت میدهم. بگوید تا ادامه دهند به دعا کردن تسبیح مقدس هر روز و من برایشان بسیاری از نعمتها خواهم داد".
(مارکوس) "مریم مقدس چه میخواهد امروز از ما؟"
(مریم مقدس) "فرزندان عزیز، من ملکه و پیامآور صلح و بانوی غمی هستم. دوباره از آسمان آمدهام تا شما را به دعا، قربانی و تعظیم دعوت کنم.
من میخواهم بسیاری از پیغامهای جدید برایتان بدهم، اما نمیتوانستم این کار را انجام دهم، زیرا شما پیامهایی که من قبلاً به شما دادهام را زندگی نکردهاید. فرزندان عزیز، پیامهای مرا بزند! پیامهای مرا در سراسر جهان پخش کنید! کتاب ظاهر شدن مرا با پسرم در اینجا را در سراسر دنیا منتشر کنید. پیامهای ما را برای خودتان نگه ندارید، بلکه آنها را به همه کسانی که ملاقات میکنید پخش کنید.
شما از کتب زندگی من آگاه هستید که 'شهر مقدس خدا' نامیده شدهاند. اینها را برای دختر کوچکم سوری ماریا د آگردا آشکار کردم. به دلیل سختی دل مردان و ملل، این غنای بزرگ و بیقیمت در بیدقت و فراموشی پنهان ماندند و مدفون شدند تا سهصد سال، تا اینکه "بچه" زاده شد، "بچهای" که همه چیز را برای دنیا آشکار میکند. بله، این بچه، این بچه، که من سهصد سال پیش انتظارش بودم، در ۱۲ فوریه ۱۹۷۷ به دنیا آمد. همین فرزند کوچک مرا است که اکنون در اینجا هست و از طریق او با شما سخن میگویم و پیامهای مرا برایتان میدهم.
در جاکارئی همه درخواستهایم انجام خواهد شد؛ تمام تعلیمات من و تمامی ظاهر شدنهام. در اینجا تاجگذاری همه ظهورهایم و آشکار شدنهام بر روی زمین انجام خواهد شد.
در اینجا پیروزی قلب بیداغ مرا انجام خواهد شد، جایی که پادشاهی عشق، صلح و رحمت من را در دل مردان تأسیس میکنم، و از اینجای نور ماستیکال مرا به سراسر این کشور و زمین گسترش پیدا خواهد کرد.
این مکان را باغ مقدسترین سهگانه قرار دهم، و در اینجا قلعه بزرگ خود را ساخت که ناپایدار است و برای همیشه باقی میماند، و در اینجا پسرم و من به طور دائم ساکن خواهیم شد.
اینجا همه درمان پیدا خواهند کرد؛ همه آرامش و تشویق در دردشان یافت خواهند کرد. اینجا تمام اشکها پاک خواهد شد. اینجا تمامی دلها نور، نعمت و صلح دریافت خواهند کرد. میوههای فداکاری پسرم و همفداکار من، سپس، همه روحها را از خدا پر خواهم ساخت.
بچههایم، اگر پیروزی من رخ نداده بود فقط به خاطر شما است. اگر وعدههای قبلی من برای برقرار کردن صلح در زمین هنوز تحقق نیافتهاست تنها به خاطر شما است. چون که نماز نکردید. چون روزه نگرفتید. چون تمام آنچه خدا از طریق من و پیامهایم خواست، اطاعت نکردید، پیروزی من تا بعد تأخیری یافت و تعویق شد؛ با اینچنین رنجهای زیادی به زندگی روزمره شما میرسند; روحهای بیشتری ممکن است گم شوند... دیگران خسته خواهند شد، اگر که شما که هنوز کمی عشق برای من دارید، بیشتر نماز نکردید، قربانیها و توبهای بیشتر انجام نداده باشید.
اینچنین چیزی را میخواهم بچههایم: این هفته مقدس، این قمره، ممکن است ماهی برای شما زمان تبدیل شود. تغییر کنید! تبدیل شوید! اگر که تبدیل شده و درخواستهایم را انجام دهید، خدا خواهد آمد. صلح در زمین برقرار خواهد کرد و پیروزی قلب قدسیس مسیح و قلب پاک من را برقرار خواهد ساخت.
تغییر کنید! تبدیل شوید! اینچنین چیزی که خدا از طریق من انتظار دارد، و همینطور چیزی است که من نیز از شما انتظار دارم.
همهی شمایان را الان مبارک میگویم".
پیام مسیح پروردگار ما یسوع
(مارکو) "یهشو من، چه چیزی را از این جلالت میخواهید؟"
(پروردگار ما) "میخواهم همهی آنچه که تا کنون گفته و خواستم از شما انجام دهید.
(مارکو) "بله، بله پروردگارا! تمام چیزی را که میخواهید از من انجام خواهم داد. چه چیزهایی را این جلالت از مردمی که امروز در اینجا هستند خواستار هستید؟"
(پروردگار ما) "میخواهم صدای خودت را به من بدهد تا با قوم محبوبم سخن گویم. بیا! بگو!"
'میزبانام!' (نکته -مارکو: در اینجا پروردگار ما اشارهای به من دارد. او همیشه مرا میزبان خویش میداند، زیرا انتخاب شدهام تا یک 'جان قربانی' باشم که باید برای گناهان جهان تعهد داشته باشد) با فرزندانش سخن بگو و اینها را بگویید
دلِ قَدیر و ابدی من برتری خواهد یافت!
دلِ جاودانه و رحیم من برتری خواهد یافت!
دلِ غمگین و تاجدار من برتری خواهد یافت!
بازوی قَدیر من، در زمانی که پدر تعیین کردهاست، شیطان را، پیروانش را و همه کسانی که او را در این دنیا خدمت میکنند خرد خواهد کرد. پادشاهیشان را بهطوریکه جادو باشد ویرانه خواهد ساخت؛ از یک ساعت به ساعت دیگر خود را بیچیز و بدون قدرتی که آنرا برندهای مطمئن جهان معرفی کرده، دیدار خواهد کرد.
آه فرزندان من! دلِ مقدس من هرگز در دنیا چنان بزرگ نشدهاست مانند اینجا! رحمت من اینجا همچون باران روی شما میبارید. جانهایتان را شست و از همه شر پاک کنید تا زندگی نعمت مرا؛ زندگی عشق مرا؛ زندگی رحمت مرا بهدست آورید!
من آرزو دارم که اولین یکشنبه پس از عیدمصیر، جشن رحمت من باشد، چنانکه از طریق دخترم، فائوستینا کووالسکا خواستهام. همچنین میخواهم هفته مقدس را در دعا و تفکر بر آزارهایم و آزارهای مادرم بگذرانید. در جمعه بزرگ آرزو دارم روزهٔ عاشقانهای داشته باشید. از سکوت هم نیاز دارم تا بتوانید با مادرم که یک کلمه نیز نمیتوانست بهدلیل دردی که زیر صلیب من بود، گفتن و بر همه آزارهایم و تمام غمهای بدنی مقدسام تفکر کنید.
ای فرزندان من! این است آنچه میخواهم از شما: قدسیت! قدسیت! قدسیت! عشق! عشق و عشق!
من از آنکه فرزندانش آرزو دارند مرا و جهان خدمت کنند خسته شدهام. من قدسیت میخواهم! شما به قدسیت نیاز دارید! تصمیم برای من و مادرم را ندارید! این است که دلِ مقدس پدرم چنان غمگین شدهاست. چون هیچ 决می برایتان نیست. قدسیتی وجود ندارد.
به گوشم بیاورید! به مادرم گوش بدهید! زیرا وقتی در نام من از شما میخواهد، این است که آرزو دارم تا با رحمت، عشق و وساطت مادرم، نعمتهای لازم برای خدمت کردن مرا با عشق، ایمان و وفاداری بدست آورید.
ادامه دهید دعا کنید برای پاپ جان پل II من، زیرا او نمایندهام در زمین است*. همهی دعای شما برای او توسط من پاداش داده خواهد شد وقتی که ساعت مرگتان رسید. این را به شما وعده میدهم!
من همچنین میخواهم تا مادرم را بشنوید، که از طریق بندگانشان منتخب، بینندگانمان، روحهای ویژهمان، پیامبرانمان پراکنده در جهان و بیشتر از همه از این پسر کوچک ما که اکنون حاضر است، به شما سخن میگویند.
چنانکه کسانی که من را بشنوند پدرم را نیز بشنوند. کسی که مادرم را بشنوید، من را بشنوید! و کسی که مارکوس تادئو را بشنوید، مادرم را بشنوید! کسی که او را نشنوید، مادرم را نخواهم شنود، من را نخواهم شنود، پدرم را نیز نخواهم شنود. میخواهم تا پیامهای ما را در جاکارئی به شما بدهیم! و آخرین جدول نجاتی که برایتان گذاشتهام، و آخرین لنگرهایی که برایتان قرار دادهام. پس از این دیگر چنین پیامها را به جهان نمی�یهدهام. پس از این ظهور {از جاکاری)، هیچ دیگری نخواهد بود.
پس فرزندانم، زمان شما در حال پایان است! چند نقطه باقی ماندهاست، چند دانه شن که برای تمام شدن وقتتان باقی ماندهاست! سریعتر باشید از یک ببر! چابکتر باشید از عقابی و پیشروی کنید بر راه تبدیل خودتان، یا دیگر نابود خواهید شد!
به مادرم بچسبید! تسبیحش را از روحهای شما نروید! به تسبیح مادرم بچسبید! آنرا با ایمان و وفاداری روزانه دعا کنید، و وعده میدهم که برکات لازم برای باقی ماندن وفادار به من و رسیدن به نجاتتان را بدست آورید.
من همچنین میخواهم تا درخواستهایم را بخوانید که از دخترم مارگارت ماریا آلاکوک، خواهر جوزفای مندز، خواهر فوستینا و سوریوریا د آگردا کردهام.
فرزندانم، اگر همهی این کارها را انجام دهید، دل من غلبه خواهد کرد.
تمام کسانی که کتابهای زندگی مادرم 'شهر مقدس خدا' را به خانهشان میآورند، برکت دادهام!
اکنون شما را با تمام برکات دل مقدس من برکت میدهم".
(مارکوس) «خداوند عیسی، این کرم کوچک تو، این غلام توی بیارزشترین و فقیرترین و بدبختترین از همه، به تو درخواست میکند: بیماران را مبارک کن و آنهایی که با دلهای دورتارین آمدهاند. بگذارند عشق تو و رحمت تو را بشناسند! گناهکاران را تبدیل کن، خاصه بیدینیها؛ آنهایی که در بند بدیها هستند را تبدیل کن؛ بگذارید روح ما شبانهروزی به پای تو باشیم، از عشق برایت میمیریم، تو را ستایش و دوست داریم، با وسیلهٔ مادر مقدسترین تو.
(خداوند) «باشد! پسر من! در نام پدر، فرزند و روحالقدس تو را مبارک میکنم».
(مارکوس) «آمین! آیا جلالتهای شما امروز چیزی دیگر از من خواهان دارید؟»
(مهربانی مادر مقدس) «بله! میخواهیم به تو بگوییم که فردا، و هر یکم شنبه ماه از اکنون، شریک پاکیزهترین من، سنت یوسف را خواهی دید و پیامش را دریافت خواهی کرد!».
(مارکوس) «سنت یوسف؟»
(مهربانی مادر مقدس) «بله! فردا در همین زمان منتظر ما باش».
(گزارش - مارکوس) سپس آهسته به سوی آسمان بالا رفتند تا در فاصلهٔ بیپایان گنبد آسمان ناپدید شدند.
*توضیحات: آنچه خداوند در این پیام گفته، فقط برای پاپ آن زمان، ژان پل دوم است. این توضیح به پاپهای کنونی اعمال نمی�ده.