پسرم محبوب، من دولوروس ویرگو هستم. من دوباره امروز آمدهام تا به فرزندانم اقیانوس درد دل پاکیدم را آشکار کنم که با پسر خداوندیم در فدا کردن همه بشریت همکاری کردم.
بله، فرزندان محبوبم! من مادر غمیدهی شما هستم! زیر صلیب اشکهای خونین ریختم در تمام عذاب پسر خداوندیم یسوع مسیح. اشکهای خونینی که از چشمانم جاری شد حاصل درد بسیار تیز بود که دلم را احساس کردم. چه مقدار خونی دید چشمام این روز! چه مقدار خون فرزندم یسوع در تاج خار، رویاش، دستهایش، پاهایش و پهلویش. در تمام بدنش. اشکهای خونینم با قطرات خون پسر خداوندیم متحد شدند و به پدر ابدی تقدیم شدند، به سوی او رفتند و برای همه بشریت فدا و نجات حاصل کردند.
فرزندم یسوع را دیدم که در راه کلبریه بر زمین افتاده بود. دیدمش با تب سوزانده شده، پر از درد، زخمی شد و سپس به صلیب کشیدهشد. میمیرست در یک خفگی بزرگ میان عذابهای سختترین و نامینشدنی.
فرزندم را دیدم که تنها بود، بیکسانی از همه مردان، با یار وفاداریاش مادر غمیدهی خود و کمی کمتر، همراهی ژان و مریم مقدسها.
آری، اشکهای خونینم متحد شده با خون پسر خداوندیم قدرتهای جهنمی را لرزاندند و ویران کردند. لوسیفر در همان لحظه که بههمراه پسر خداوندیم من نیز روحیانه مردم، خود را همراه پیروانش سقوط کرد.
امپراطوری شیطانیاش پس از آن سرنگون شد. عدالت خداست زخمی شده بود. نظم و صلح دوباره برقرار شدند. دوستی بین خداوند و مخلوقاتش و بدینسان جهنم دیگر کلمهی آخر دربارهٔ نژاد بشر نیست.
تسویه کنید، فرزندانم! چه قیمتی برای فدا کردن شما پرداخت شد. تسویه کنید ارزش بینهایت اشکهای خونینم و اثراتشان که در جمعه خوب تولید کردند و همچنان در بشریت طی قرنها میکنند. بپندارید و اندیشید که بهخاطر شماست درد کردم و برای شماست چنین اشکهایی ریختم.
لطفا، فرزندانم: من را بیشتر از این نکنید خونینتر با خونخواریهای شما در عشق، بیدغدغهییشان، سردیشان و عدمپذیرششان برای عاشقی پسر خداوندیم و من.
ما را دوست دارید. ما را دوست دارید... ما را دوست دارید. نگاه کنید فرزندانم! همه اینها. تمام اشکهای خونین، تمامی خون ریختهشده از طرف پسر خداوندیم برای شماست بود. بهخاطر عشق شما.
آیا میتوانستیم بیشتر برایتان رنج بکشید؟ آیا میتوانستیم بیشتر برای خیر و نجات تان کار کنیم؟
پس فرزندانم، دلهای خود را به عشق باز کنید. پسر الهیام را دوست داشته باشید، من را دوست داشته باشید. آنچه امروز از شما میخواهیم بیشتر از ندامت و پشیمانی برای گناهها، عشقتان است، پاسخ عشقتان، بلهای که به عشقمان میگویید.
ما را دوست داشته باشید، ما را دوست داشته باشید. بیحستر نباشید، فرزندانم مثل "کینها"، مانند یهودا، مانند هیرودوس نباشید. همچون من بودیم، با عشق سوزان برای پسر الهیام، برای پروردگارمان.
این است آنچه از شما میخواهم! روزانه دردهایت را مدیت کنید. مدیت دائم و شادمانی در دردهای من دلهای سنگینتان نرم خواهد کرد و عشق در آنها به وجود خواهد آمد. جستار کنید فرزندانم، روزانه اقیانوس غمهاست که با پسرمان برای نجات تان رنج کشیدیم را تماشا کنید، بدین سان از عشق مراقبت دارید تا عشقی حقیقی، پاکیزه، صادق و وفاداری داشته باشید.
اشکهای خونینم را اغلب مدیت کنید. مدیت اشکهای خونینم شما را به این فکر خواهد انداخت که چقدر برایتان رنج کشیدهام و چه قدر تان دوست داشتم و هنوز هم میدوست دارم. امروز همهی شماست با برکت هفت غمی من و اشکهایم مبارک باشید".