به نام پدر و پسر و روحالقدس آمین. عیسی مسیح از صلیب خود خم شده است و به ما نگاه میکند و برای آنکه پدران روحانیاش این جشن مقدس قربانی را با بیشترین احترام تقدیم کردهاند، تشکر میکند.
عیسی مسیح اکنون میگوید: فرزندان عزیز من از کشیشها، برگزیدههای محبوبم، من، عیسی مسیح، امروز به شما سخن گویم توسط ابزار مایل و اطاعتکار و متواضع خود آن. او در حقیقت کامل من است و تنها کلماتی را میگوید که حتی خودش نمی�برد.
فرزندان محبوبم، شما در تاریکترین زمان هستید. شما نیز در پاروکهای خویش احساس میکنید که چگونه کسی نمیخواهد جشن مقدس قربانی من را با احترام برگزار کند. نه، آنها فقط به همراه مردم غذا خوردن را جشن گویند.
چقدر برای عزیزترین جسیوس شما افسوس است که باید این را مدتها ببینم که فرزندان کشیشهای من نمیخواهند توبه کنند. تاریکی در دلشان بیشتر و بیشتر میشود. حملاتشان علیه کلیسا مقدس، کاتولیک و رسولی من شدیدتر و بدخواهیتر میشوند. شیطان همهچیزها را به گمراهی انداخته است و وارد قلب فرزندان کشیشهایم شده است. چقدر برای هر یک از این کشیشها مبارزه میکنم. چقدر مادرم سعی دارد آنها را دوباره به من بازگرداند. رهبران بزرگ مرا مدتها اطاعت نکردهاند. نه، آنها کشیشهایم را گمراه کردهاند. وظیفهشان باید برگرداندنشان به جشن مقدس قربانی من بود. قربانیان برای آنان کلمهای بیگانه شده است.
همچنان هنوز در من و حضور واقعی مرا باور ندارند، حتی اگر فرستادههایم را به همه جهان فرستادم تا حقیقت مرا اعلام کنند، کلام مرا اعلام کنند. آنها را مدتها آمادگی دادم که با قدرت در کلیساهایم سخن گویند، که چنان بیاحترامی شدهاند. از کلیساهایم بیرون رانده خواهند شد، که به من تقدیس شدهاند. مدتهای زیادی است که به کلام مرا و فرستادههایم گوش ندادهاند.
یک رویداد بد باید بر همهشان بیفتد، چون اسقفیهای محبوبام، رهبران بزرگدمان همچنان پسرانش را یعنی کشیشها را به گمراهی و آشوب میکشاندند، و این افراد نیز پیروانش در کلیساها را به تاریکی هدایت میکنند که هیچ نور یا چراغی نیست. آنقدر گم شدهاند که دیگر چیزی نمی�یدنند، کلماتم را در دلشان نشنیدهاند. دلمشان تار است. من میخواهم نور بر آنان بیافتد، اما همچنان دلهایشون بستهاست. به کلامام مخالفت میکنند، بله، علیه من شورشیدهاند، نجاتدهندهی محبوبشان در سهگانهی خداوندی! چه گناهانی بزرگ علیه روحالقدس و چه سرقتهایی سنگین انجام دادهاند! فکر نکنید که من، عیسی مسیح، میخواهم از آنان توبه بگیرم. دلهایشان را دوست دارم، اما ایمان به من ندارند. در مقدسترین قربانم بر مزار نمی�یدهاند.
آنها همچنان اجازه میدهند که این مردمیبهسوی مقبرهی من بیایند. من را بسیار آشفته کردهاند. این مردان مقدس بدنم را به دستهایشان گرفته و بدنم را توزیع میکنند. بدنم را در دستان پیروانش قرار داده و از قدوسالقربان با زانو زده شدن منع میکنند، چنانکه از ابتدا خواستهام. کلامم را تغییر دادید. مراسمدینیم را عوض کردید. خودشان کلماتشون ساختند. چقدر باید رنج بکشم؟ چه قدر مادرم مقدسترین رنج کشیدهاست?
در این مکان زیارتگاه، هرولدسباخ، که حالا به آن میروید، مادرم مقدسترین بسیار آشفته شدهاست. این معجزه تشخیص داده نشدهاست، حتی اگر بسیاری با چشمهای خودشون دیدهاند. چند بار دیگر باید مادرم آسمانی گریست؟ چند بار بیشتر، پسرانش کشیشها! بیدار شوید، سرانجام بیدار شوید! چقدر باید برای پذیرایی از حقایقم رنج بروم؟
چند سال است که قواهای شیطانی در آنجا حضور دارند، بهخصوص در این مکان زیارتگاه، محلم. شیطان کارش را انجام میدهد. و شما، پیروانم، بیایید به شب تعظیم! شتاب کنید تا برای این گناهها بزرگ و عظیمی توبه بکنید! همه چیز باید جبران شود، همه چیزها!
دلهای آمادهیتان را میدانم. چه قدر از این کلیسا رنج بردهاید. شما اعضایم هستید و با مادرم آسمانی که میخواهد تان به من، به مقدسترین قربانالم بر مزار هدایت کند، رنج میکشید. شما منتخبهایم، همه چیزهایی که بهتان گفتم ایمان دارید، آنچه در فرستادگانم بسیاری اعلام کردم، باید بیشتر شوند چون جهان نمی�یدهاست.
برگزیدههایم، پایدار باشید! هشدار دهید، چرا که مرد بدکار میگردد و قصد دارد شما را فشار دهد تا از راه خود منحرف شوید. بنابراین هشدار دهید! برای پستیشو مرا بسیار دعا کنید، زیرا او را در زنجیر انداختهاند؛ چون مراسم مقدس قربانی من باید کاملاً کنار گذاشته شود. بله، آنها واقعاً نمی�اج میخواهند آنرا به من تقدیم کنند. این پسران کشیشها خواستار ادامه آزار و اذیت مراسم مقدس قربانی مرا با یک همنشینی غذا هستند.
چقدر پستیشو مرا، جانشینام، از این توهین رنج میکشد! چند بار به اسقفهای خود، رهبران اصلیاش، فراخوانده تا این بیگناهیها را متوقف کنند. نه، آنها همچنان ادامه دارند. جلسات خودشان برگزار کرده و قوانین خودشان ایجاد میکنند. این موتو پروپریو پستیشو مقدس مرا اعلام شده است تا کلیسای من به ساحل جدید هدایت شود.
باور کنید، برگزیدههایم! شما در بیابان هستید. مانند فریادزنندهای در بیابان هستید. و میخواهم ازتان بخواهم که حالا شاهد بسیاری از کلماتی باشید که آنها را به مدت طولانی درون خود جذب کردهاید. دهان تان پر شود. حقیقت را اعلام کنید و برایش ایستاده باشید، اگر لازم باشد، حتی با زندگی شما. دست از آمادگیتان برنمیدارد! من، عیسی مسیح، کلمات حقیقی در دهانتان قرار میدهم. خودتان را برای این راه، برای آخرین راه آماده کنید؛ زیرا من همراه شماست و مادر آسمانی مرا یک گروه فرشتهها اطراف شما خواهد گذاشت. هیچکس نمی�اج توانایی آسیب رساندن بهتان دارد، کسی هم چنین گفته نیست. ترسیده نشوید! شجاع باشید و دلیر و حقیقتهای مرا تا سراسر زمین اعلام کنید!
شما فرزندان محبوبم هستید و میخواهم از شما برای این که در زمان آخر به مدت طولانی پایدار ماندهاید، خاصاً در مکان زیارتگاه هروالدسباخ، جایی که دشمنیهای بسیار رخ داده است، تشکر کنم. اوها، فرزندان من! کلمات مرا گوش کردهاید. بله، شما پیروی کردید. میخواهم بگویم سپاسگزاری و ادامه حفاظت و نگهبانی ازتان را داشته باشیم و شماتان بیرون بیندازیم. مقدسام در درون تان جذب شود. همه روزها همراه شماست و مادر آسمانی مرا هرگز شما را ترک نخواهد کرد. با او دردش به اشتراک بگذارید.
زودان سر مار را تحت فشار قرار خواهند داد، فرزندان محبوبم، زیر نظرتان. از این زمان که بر شماست میتوانید شاد باشید؛ زیرا مادر آسمانی مرا بزرگترین پیروزی و تریومف جهان در مکان دعا من ویگراتسباد خواهد برد. باور کنید و به حقیقتهای مرا پایدار بمانید! هیچ چیز شما را نخواهد افتاد، چرا که فرشتهها دوباره و دوباره همراه شماست در این آخرین راه.
اکنون میخواهم تو را با مادر آسمانی، مادر و ملکه پیروزی، با ملکهٔ گلهای هرولدسباخ، به نام پدر و پسر و روحالقدس برکت بدم، دوست دارم و از شما بیرون بیارم. آمین. زندگی عشق داشته باشید، شجاع و دلیر باشید و تا آخر پایدار بمانید! آمین.