۲۰۱۸ ژانویهٔ ۲۸, یکشنبه
یکشنبه سپتوژسیما.
پدر آسمانی پس از قداس مقدس قربان در ریت ترنتین بر اساس پیوس پنجم، با وسیلهٔ خودمختار و اطاعتمندانهٔ دخترش آن، سخن میگوید.
بنام پدر، پسر و روحالقدس، آمین.
امروز ۲۸ ژانویه ۲۰۱۸، یک قداس مقدس قربان ارزشمند در ریت ترنتین بر اساس پیوس پنجم برگزار کردیم. مزار قربانی و همچنین مزار مریم با نور طلایی پوشیده شده بود.
قس که قداس مقدس قربان را انجام داد، یک لباس طلا داشت و روی پشتش صلیب بزرگی از طلا وجود داشت. رنگ لیتورژی بنفش بود اما لباس روحانیت امروز طلا بود. مزار مریم با سوسنهای سفید و گلهای وردی تزئین شده بود. فرشتگان نیز فرشتهها، پوشیده از روبانهای بلند سفید بودند و شمعدانی روشن در دست داشتند. آنها همچنین تاجهایی از گلهای سفید بر سر خود گذاشته بودند. مادر مقدس ظاهر شد به رنگ سفید تابناک و تسبیح سفید را در دست داشت. سه گلی روی دلش بود: یک گل سفید، یکی قرمز و دیگری طلایی. فرشتگان با شمعدانی روشن وارد و خارج میشدند در طول قداس مقدس قربان.
نمیتوانستم علت وجود شمعدانیان روشن را توضیح دهم که چرا چنین بود. سپس پدر آسمانی به من گفت: "فرزندی، امروز یک شمعدانی روشن را در دست فرشتگان گذاشتهام زیرا تاریکی بر جهان سرازیر شدهاست. این فرشتگان باید نور را به دنیای تاریک بیاورند.
پیغام من، کوچکم، معنای آن نور است. نور دانش در دنیا تاریک است. این نور برای همه روشن خواهد شد. وظیفهاش انتقال دانش به جهان است.
در همین لحظه، من پدر آسمانی، از طریق وسیلهٔ خودمختار و اطاعتمندانهٔ دخترش آن سخن میگویم. این در اختیار من قرار دارد و کلماتی که از من آمدهاند را تکرار میکند.
پدر آسمانی اکنون سخن میگوید: .
عزیزان کوچک، عزیزان پیروان و عزیزان زائرین و مؤمنان نزدیک و دور. چقدر منتظرم که نه تنها اطلاعات و دستورالعملهای من را به جهان بیاورید بلکه آنها را در آنجا فریاد کنید.
جهان و همچنین کلیسا در یک فوضى کامل و تاریکی مطلق هستند، چنانکه نمیتوانید تصور کنید زیرا شما از دنیا جدا شدهاید تا محافظت شوید. اگر چنین نبودید قادر به تحمل آن نبودهاید.
چون که میدانید، همیشه درباره سه روز تاریکی سخن گفتهام. فرزندان عزیزم، این تاریکی اکنون رسیده است، اما شما آن را نشنیدهاید. نمی喫 میتوانید تصور کنید. نمی喦 میتوانید به خودتان توضیح دهید که چگونه من دخالت خواهم کرد. در یک تاریکی کامل دخالت میکنم، که برای شما قابل فهم نیست. شما در جهان دانش زندگی میکنید و فراطبیعی را وارد دنیا خود میکند.
رود بزرگ جهان از فراطبیعی با کفر جدا شده است. مردان و حتی مؤمنان نیز هیچگاه یک یا چون نمی喫 دارند، زیرا هیچ چیز مطابق ترتیب نیست. علیه یکدیگر عمل میکنند و در هیچجا عدالت را تجربه نمی喦 نمیتوانید. حقیقت و عدالت برای همه به یک واژه بیگانه تبدیل شده است.
دفترهای حقوقی و نوتاریسها پر رونق هستند. آنها مانند روانپزشکان ازدحام دارند. اما در هیچجا انسان کمک نمی喦 مییابد. هنوز هم تاریک است و نمی喫 قادر به جهتگیری بر اساس چیزی نیست.
پادریان خود نیز گمراه شدهاند و از اسقفهای دیوکسیها یاری طلب میکنند. حتی آنجا با ناآگاهی تا بالاترین صندلی، دفتر مقدس پطرس مواجه میشوند.
کمو باید پیشرو همه مؤمنان باشند؟ البته پادریان، عزیزان من. بسیاری فراخوانده شدهاند، اما کم هستند که برگزیده شوند. تنها چند نفر اند که قدمهای من را دنبال میکنند و تعقیبها را بر عهده میگیرند.
"منو پیروی کنید" امروز چه معنایی دارد؟ عزیزان من؟ این معنی دارد که امروز، چنانکه خوانش گفته است، شما در مسیر مسابقهای هستید و با شر دائمی مبارزه میکنید. هر فرد نیاز به اتخاذ تصمیمات جدید دارد. قوت انسانیتان کم شده است و علاوه بر آن اعتماد و امید انسان به حداقل خود رسیده است. همه درها برای شما بسته ماندهاند. نمی喦 قادر به فهم این دیدگاهای هستید که بدون توانایی تغییر به فراطبیعی زندگی میکنید. از نظر انسانی امکانات محدودترین حد ممکن هستند، زیرا در این جهان بیشتر پیش نخواهم رفت.
به همین دلیل حقیقت برای ایمان واقعی دست کشیده است. توسط عموم مردم گمراه نشوید. من قلعه محافظت و ستون استراحت هستم. آنجا باید آرامش یابید. به قلب پدرانهام که میخواهد شما را نجات دهد، برگردید. چقدر از شما آرزو دارم. صدای من را بشنوید. در سفیران خود به مردم خواهم گفت که قصد نجات آنها را دارم.
آلمان من کجاست؟ این سرزمین همه فضایل را دریافت کرده است و آنها را نمی喦 میبیند. مردم آلمانی مرا، ردهمر، جستجو میکنند و در اعتیاد به مواد مخدر ختم میشوند. ماده مخدر برای یاری طلب شده است و سرخوشی کوتاه مدت است. اما حتی آنجا هم هیچ کمکی نیست. اعتیاد ایجاد میشود و تجارت مواد مخدر رشد کرده و با آن نرخ خودکشی افزایش یافته است.
اما وقتی که شما با فراطبیعی ارتباط برقرار کنید، من در میان شماست و مسئولیت را به عهده گیرم. عشق به همسایه رشد کرده و با آن عشق به خدا نیز رشد خواهد کرد. این را احساس خواهید کرد، زیرا بیاساسی شدن کاهش مییابد. من در میان شما خواهم آمد و قادر خواهید بود که مبارزه کنید و حتی پیروزی کسب کنید. از طریق من تاج پیروزی را بدست آوردهاید.
مادر عزیز خودتان را در میان شماست قرار دهید و زیر پرده نجاتدهندهاش بگذارید. تعهدتان به دل پاک مریم را تجدید کنید .
آنگاه شما محافظت خواهید شد. او برای شما یک لشکر فرشته در این جنگ فراهم خواهد کرد. آسان، فرزندان پدرم محبوب، همه شماست نیست.
میخواهم که مبارزه را متوقف نکنید. میخواهم از شما ثابت کنید که حقیقتاً مرا دوست دارید. تنها اگر در این دنیا غیرممکنی مبارزهٔ خودتان را برپا کنید، آنگاه واقعاً روی پیست ایمان هستید. عشق نمی�ایدهاید زیرا من این عشق را به دلهای شماست جاری کردهام. جریان این عشق دنبال میشود. سپس شما در دانش و حقیقت خواهید بود. قطعاً عملکرد خواهم کرد. آنها به قوت شماتان نگاه خواهند کرد، چون برای بسیاری از افراد نمونه شدهاید. من سومین نفر در لیگ شماست و هرگز شما را تنها نخواهم گذاشت. چگونه باید مبارزه کنید و حتی در بزرگترین نیاز نیز تسلیم نشوید نشان میدهم و ثابت میکنم. مبارزهٔ دانش است. وقتی حقیقت را شناسایی کردید، مبارزه شروع شدهاست. امکاناتی که به شما خواهم داد اگر بخواهید جنگجویان من باشید. نمی�ایدهاید ایستاده بمانید.
شما در پیشخط هستید. مورد نفرت و مسخره قرار میگیرند. حتی آنگاه ایمان باید شما را جلو براند. عشق رشد کردهاست وقتی آزموده شده باشد. درهای جهان برای شماست بسته شدهاند. اما سپس قدرت فراطبیعی درون شماتان رشد خواهد کرد. این نیرو درون شماستن است و به شماستن انگیزه جدیدی میدهد. بگویید: "پدر آسمانی، ارزشمند است که دوباره مبارزهٔ خودت را شروع کنید. شما با من هستید و قدرت مرا دهید. شما با من خواهید بود و هرگز تنها نمی�ایدهام. شما خداوند روحم هستید که در جهان زندگی میکند. راهنمایی مرا به دست میدهید. چقدر بارها حد خودت را رسیدم. آنگاه شما آنجا بودهاید و احساس شماستن کردم."
عزیزان، همهی شماتان یک صلیب سنگین برای تحمل دارید، کسانی که مبارزه میکنند، کسانی که ایمان حقیقی را پخش و شاهد آن هستند. از رنج شما سپاسگزاریم.
رنج به معنای نجات شما است. بدون رنج نمیتوانید تاج پیروزی را بدست آورید. بگویید به من: "پدر آسمانی محبوب، از تو سپاسگزاری میکنم که این مبارزه برایت برمیدارم. تو با من هستی، اما بدون تو بینیاز و ناتوان هستم. تو جنگجوی واقعی هستی. تو محکوم شدهای و صلیب زدهای. میخواهم پیروی از تو کنم، حتی اگر صلیبی که دارم سنگینتر شود و برای من غیرقابل فهم باشد. تنها آنگاه میتوانم ثابت کنم که حقیقتاً تو را دوست داریم. مرا به یک عشق بزرگتر کمک کن، به یک عشق دادن زندگی. تو زندگیت را برای من دادی و میخواهم پیروی ازت کنم. تو مقصد زندگیام و هدفام هستی. هرگز تو را رها نخواهیم کرد. با من باش وقتی شب نزدیک شود و سایه مرگ بر سر ما افتد. آنگاه مرا ترک نکن. یک روز میخواهم برای همیشه در ابدیت بات بزیستم. تو همه چیز من هستی، هیچوقت تو را ترک نمیکنم".
زندگیم را به دشمنان خود تقدیم میکنم هر کسی که امروز دوست شما است ممکن است فردا دشمن شما باشد. این موضوع را خودش دیدهاید و باور نکردید. برای دشمنانتان دعا کنید و دست نکشد. مرا دوباره قوی خواهی کرد وقتی نیاز به قوت دارید. ثابت کنید که میخواهید مبارزه با من ادامه دهید و در طرف برنده باشید. فرشتگان شما، همچنین فرشتههای نگهبان، همراهتان خواهد بود در این جنگ. اگر خودتان را کاملاً به من سپردهاید و عشقاتان را برای من ثابت کردهباشید، نخواهید شکست خورد. ده فرمان را به عنوان راهنمای خود دادهام و هفت عهد مقدس برای تقویت شما. این میراثم پیش از رنجهای صلیب بر دوشتان است. تا تسلیم شدن روی صلیب، عشقم را برایتان ثابت کردم.
اکنون میخواهم درباره وظیفه کشیشام توضیح دهیم. "محبوب پسرانش کشیشها، آیا در ساعت تعهد خود به من وعده دادهاید که پیروی ازت کنید؟ این وعده را حفظ کردید؟ نه، شما خیلی زود لباس کشیشیتان را برداشتهاید. این نیز معنای اینکه مرا کنارتان گذاشتید است. "آیا میخواهید دوباره با من به جنگ برسید؟ آیا مبارزه علیه شیطان را با من شروع خواهید کرد?"
پرسیدن: "چرا پدر آسمانی اجازه میدهد که شیطان ما را آزموده؟ نمیتوانست به شر پایان دهد؟ آیا حقیقتاً مردم را در گمراهی هدایت میکنم؟ آیا من باید دعا "آبای ما" را تغییر دهیم؟ هیچکدام از کلماتام را عوض نکنید، زیرا یک حرف کوچک هم نباید حذف یا تغییر یابد. این یک جرم بزرگ است، یک توهین. .
از این گناه جدی آگاه نیستند. میگویند: "چگونه پدر آسمانی من را آزموده که خودت بدانید چه قدر ضعیف هستم؟ آیا نمیتوانست آن را از من دور کند؟ بله، میتوانست.
او مردان را آزمایش میکند تا ببیند آیا در ایمان راستین پایدار هستند و به دنبالش ناپایدار نشوند؛ مردان میخواهند او را بپذیرند اما با محدودیتها; من، پدر آسمانی، چنین نمی�بند. شما محبوبهای من باید برای من ثابت کنید که آیا واقعاً مرا دوست دارید یا نه، حتی در خطر وفاداری به زندگی خود..
جنگ را بگیر و از من پیروی کن. "بله" به صلیبت بگو. صلیبی همسایهات را بر دوش نبر که برای تو سبکتر مینماید، بلکه صلیبت رو بر دوشت گیر. همیشه شکایت نکنی که سخت است، بلکه آنرا با خوشی و تشکر پذیرفتی. پس شما شاگردان من هستید و من برای شمای ابدیتگاهها آماده خواهم کرد. بدون صلیب به مقصدت نمی�سیدی، چراکه بدون صلیب نجات نیست. بنابراین روزانه از صلیبت شکری بگو. فراموش نکنی که تشکرش کنی. او که صلیبی بر دوشت نگیر و از من پیروی نکن، مرا ارزنده نیست.
چه اتفاقی برای کسی خواهد افتاد که صلیب خود را رها کند، فرستادههایم را بیارزش بپندارد، کفرگوییها بیان نماید؟ "اناتما سیت." این معنی دارد که او لعنت شدهاست.
آیا من برای فرزندانش سخت و غیرقابل تغییر هستم؟ نه، ابدیتگاههایمن تنها در عشق راستین قابل دستیابی هستند.
هر کس که صلیب خود را رها کند و نمی�به آنرا بر دوشت ببرد، باید با قوت انسانیاش آنرا برد. این متفاوت مینماید، محبوبهای من. صلیب غیرقابل تحمل سنگین خواهد شد و هیچ کمکی به شما نخواهد رسید. ناامیدی شمای دستگیر خواهد کرد و شیطان دستانش را برای شمای بازخواهد کرد.
از کسی نمی�سید که از او امیدوار باشید، اگرچه در جستجوی کمک هستید. هیچ چیزی نخواهید دانست یا چیزی دیگر نخواهید دانست، چراکه تنها من، خداوند در سهگانهت، میتوانم ستونی برای آرامش باشد. b. کسی این را به شمای نشان نمی�دهد، چراکه بیخداگی کامل وارد جهان شدهاست. من آرامشی و امنیت شما خواهم بود. همهی که دچار کسلی و بار هستند، بیاید تا شما رو تازه کنم. حس خواهید کرد که یک قدرت الهی در شمای کار میکند.
پادری محبوب پسرم چه درباره تو؟ آیا کاملاً با من یکی خواهی شد، آرزو داشتن برای آنکه با من باشی، عیسی محبوبی؟ آیا در شما زندگی میکنم و شما در من؟ سپس به من ثابت کنید که تنها من در زندگی شماست. آیا مبارزه را برمیدارید و شروع به جنگیدن برای من خواهید کرد، حتی اگر برای تو بیامیدی بپندارد؟ اگر با وجودی خودت کاملاً باور داشته باشید، آنگاه به من اثبات کنید، حتی اگر هزینه جان شما باشد. اینکه میگیرم یا نمی�بریم از اختیار من است. کاملاً من باشید، سپس همه چیزهایی که در زندگی شماست مهم هستند را خواهید بدست آورد. لباس روحانیتی را پوشیدهاید چون این آرزوی من بود. تنها تو در شهرت خود هستی که با احترام پیراهن سیاه کشیشان را میپوشند. دیگر کشیشها از آن شرمندهاند. به شما توانایی دادهام تا ارادهی من را برآورم.
به بسیاری شهیدانی گذشته نگاه کنید. آنها زندگی خودشان را برای ایمان دادند. تبدیل به مسخرهای از ایمانی شدند.
تو نیز میتوانی یک شهید روحی بشوی، اگر مطابق آرزوم باشد. در این زمان بسیاری شهید روحی هستند. کشیشیتت را اثبات خواهم کرد. به خاطر مدرنیسم که اولویت دارد در اوقات سخت امروز، از تو انتظار دارم مبارزه با من برمیدارید. وفاداری میخواهم چون آن را برای من در قسم خود وعده دادهاید. آرزو داریم تا برای من جنگیده باشی حتی تا آخرین لحظهٔ زندگی شماست. به من سپاسگزار باشید از صلیب شما، چرا که با عشق آن را به تو دادم، این ارادهی من است. هیچ چیز از تو نیست، همه اجازهی من هستند.
اکنون شما را برکت میدهم همراه تمام فرشتگان و قدیسان و مادر محبوبت و ملکه پیروزی در سهگانه با نام پدر، پسر و روحالقدس. آمین.
آزاد باشید و برای ایمان واقعی شجاعانه جنگ کنید، چرا که همه شما را بیحد و مرز دوست دارم. آمین.