"من عیسی هستم، متولد شده. خواهر من، بسیاری از اتاقها در قلبهای قلبام وجود دارد که عشق الهی است. در به هر یک از این اتاقها میتوان با خودخواهی و تسلیم شدن وارد شد. هر کدام از این درها شما را عمیقاًتر به درون عشق الهی - عمیقت تر به داخل قلب من... تا زمانیکه روح به اتاق پنهانترین و نزدیکترین اتحاد الهی برسد، و اطاعت از اراده خداوند. در این اتاق پنهانترین، روح مرا مانند هیچوقت قبلتر میشناسد. او جز عشق بیشتر کردنم چیزی نمی喻ند. شادیاش شادیم است. او آماده قربانی دادن هر چیز برای آرامش من هست. کم کسی به این اتاق رسیدهاند."
"اولین در که روح باید باز کند ممکن است دشوارترین باشد. از طریق شعله قلب مادرم، روح نقصها و ناکامیهای خود را میشناسد. با یک حرکت آزادانه اراده، او تصمیم میگیرد ضعفهاییاش را برطرف کند - اجازه دهد آنها توسط شعله عشق مقدس سوزانده شوند. بله، اولین در به سوی عشق الهی، عشق مقدس است. این مرحله پاکسازی است. روح ممکن است این در را باز کرده و کاملاً متعهد به مسیر پیش رو باشد، اما چون تسلیم تemptations شیطان میشود، خودش را دوباره بیرون از نخستین در پیدا میکند. بارها باید مجدداً خود را با عشق مقدس تعهد دهد."
"بهزودی او کمتر به ضعفهای قدیمیاش تحریک خواهد شد. او آنها را شناسایی کرده و دوری خواهند گرفت. اکنون میتواند نزدیک نخستین در عشق الهی شود. یک بار از این در گذشته، آرامش بزرگی بر روح فرو ریخته شده است. او قادر است عمیقت تر به درون دعا وارد شود. او بیشتر آگاهانه از نعمت لحظه حاضر است. بله، او قادر است در قلب من استراحت کند و آرامشی را پیدا کند. دیگر لذت نمی�خند از لذات دنیوی نامیده میشود. شادیاش در من است. روح در این دریا آرامش بهدرافتادن، بیشتر بارها تفاوت بین خواستهای خود و نیازهای خودش را شناسایی خواهد کرد. در این اتاق روح چندین خواسته دارد."
"خواهر من، بر تعهد تأمل کنید تا بخشی از تو شود. همه آنچه تاکنون درباره تعهد به عشق الهی گفتهام را مطالعه کن."
"من شما را مبارک میگویم."