دوباره یک شعله بزرگ میبینم که آن را قلب خدای پدر میدانم. او میگوید: "من خداوند ابدی، نویسنده همه زندگی هستم. من هستم کسی که تمام زندگی را در رحم بشریت قرار میدهم. من هستم کسی که این معجزه کوچک را به وجود میآوردم. کسانی که مرگ را در رحم پشتیبانی میکنند، اراده الهی من را مخالف هستند. آنها هستند که شکاف وسیعی بین آسمان و زمین باز میکنند. اما در همه اینها، پسرم آمادگی دارد تا دل توبهکار را بخشاید."
"ای انسان زمینی، از آزادی خودت خدایی نکن. انتخاب کن که منو و زندگیای که به تو میدهم دوست داری."