غار ماسابیل
"- پسرم، تو را به پای سنگی که بر آن با عنوان بیعیب و خالی از گناه ظاهر شدم و جایی بود که با دختر کوچک من برنادت صحبت کردم آوردهام.
پسرم، آنچه میخواهم ازت سادهگویی، تودهٔدستی، مهربانی، سخاوتمندی، پنهانکاری، دعا گرم و اطاعت به صدای من باشد.
از اینجا دنیا را فراخواندم وقتی که به دختر کوچکم برنادت گفتم:
"- توبه! توبه! توبه!" فرزندانم، پاسخ دهید به فریاد من! جواب پیام لورد بدهید!
"- برو و از چشمه بیاور و خودت را شست. گفتم به دختر کوچکم برنادت. حالا میگویم به هر یک از شما:
"- در چشمه نعمتی، صلحی، عشق و رحمتِ خدا شستید! پیام من دربارهٔ دعا و قربانی بر همه راهها گسترش یابد!
به من سپرده شوید.(توقف)
از این غار، از مقدسترین مکانم، شما را همگی در نام پدر. پسر و روحالقدس مبارک میکنم".