اولین ظاهر شدن - ساعت 18:30
"- من میخواهم شما بیشتر دعا کنید. حتی پس از ظهورهای من و معجزه آفتاب در فاطمه، بشریت تبدیل نشده است. دعایید کرده و برای همه بخشش خداوند را طلب کنید، زیرا گناه جهان پیش از قدرتمند بزرگ است. من شما را به نام پدر، پسر و روحالقدس مبارک میدهم".
چاپل ظاهر شدنها - ساعت 22:30
پیام مریم مقدس بر "مدال صلح"، هنگامی که آنها را مبارک میکند
(مریم) "- من میخواهم شما در روز فردا برای روحهایی که به سیناک 'روز هفتم' خواهند آمدن قربانی بگذارید. بسیاری از روحها نیاز به تبدیل شدن دارند، و تنها دعاهای آنها و قربانیانشان این نعمت را برای آنان کسب خواهد کرد. فردا هر یک چیزی را که بسیار دوست دارد ترک کند تا برای تحول این روحها تقدیم شود".
(مارکوس) "- من میخواستم از شما بخواهم این مدالهای موجود را مبارک کنید. امیدوارم به آنها خوش آمدید".
(مریم) "- بله، بسیار دوست داشتنی بودند! مدال صلح بزرگترین نعمت قلب پاکدختم برای جهان امروزی است.
مدال صلح سبب نجات بسیاری از روحها خواهد شد، زیرا پس از دریافت آن، فوراً 'لکهدار' خواهند شد و به خداوند وفادار میشوند. مدال صلح نشانهای ترسناک برای شیطان و شکوهی برای خدا است. مدال صلح نجات ابدی بسیاری از روحها را تعیین خواهد کرد. هیچ روحه در کل کره زمین بدون دریافت مدال صلح باقی نماند. این مأموریت شما تا زمان مرگتان است: - من را به وسیلهٔ مدال صلح شناخته و دوست داشته باشید. این داروی بزرگی که برای نجات جهان، کلیسا و خانوادههای میدهم: - استفاده از مدالیم مدال صلح".
(مارکوس): (مریم علامت صلیب را بر روی مدالها کشیده بود، و آن به تعداد بیشماری 'ذرات نور' در مدالها تبدیل شد. سپس پرسیدم:
"- آیا مریم مقدس چیزی خاصی برای سیناک دوشنبه میخواهد؟)
(مریم) "- من میخواهم شما بسیار دربارهٔ مدال صلح صحبت کنید، بسیاری از پیامهایی که در این نه سال دادهام بخوانید، درباره گناهانی که خدا و رحمتش را بسیار آزاردهند صحبت کنید؛ بیشتر همه درباره 'زمان تبدیل شدن' گذشته است و 'ساعت عدالت' هم به دست آمدهاست، 'تجدید حساب' هر یک با عدالتی الهی".
(مارکوس) "- بله، تمام کارها به خواست شما انجام خواهد شد. آیا چیزی از من میخواهید؟
(مادونا) "- من میخواهم فردا به حرم زیارت کنید، از چشمه نوشید و در حالی که مینوشید یک 'سلاوه ماریا' و یک 'پدرمانه' بگویید و برای تبدیل گناهکاران نذر کنید.
(مارکوس) "- فقط این؟
(مادونا) "- تنها همین، اما باید با بسیار عشق، با تمام عشق جانت دعا کنید. اندازه عشق شما در آن لحظه، اندازه نعمتهای که برای گناهکاران نزول خواهد کرد".
(مارکوس) "- درست است، فهمیدم. و در شنبه آینده وقتی سنت یوسف و عیسی با تو میآیند، چه جایی را میخواهی آنها بروند؟ اینجا یا روی کوهستان یا آنجا در حرم؟
(مادونا) "- من میخواهم از شما بخواهم که مرا در حرم، در محل چشمه منتظر باشید.
(مارکوس) "- چرا؟
(مادونا) "- عیسی، سنت یوسف و من دوباره 'آب چشمه' را مبارک خواهیم کرد".
(مارکوس) "- ساعت چند؟
(مادونا) "- در هفت و سی دقیقه. در نیم به دهم دوباره ظاهر میشوم، اما تنها، اینجا در کاپل".
(مارکوس) "- آیا مادونای چیزی دیگر از من میخواهد؟
(مادونا) "- نه. هیچ چیز دیگری نمی�باریم. بیاید و برکت خود را دریافت کنید".
(مارکوس) (من به مادونای نگاه کردم، او دستهایش را روی من گذاشت، با چشمها بسته در سکوت دعا کرد، و از دستهایش آن سنگهایی روشن سقوط کردند؛ سپس از مادونا تشکر کردم.
او دستهای خود را بر سینهاش جمع کرد، به مردم حاضر نگاه کرد، به آسمان بالا نگاه داشت و آرامانه بلند شد).