بچههایم، من ملکه و فرستاده صلح هستم، بانوی تسبیح، نعمت و امید. امروز دوباره شما را دعوت میکنم تا دعا، تعزیر و تبدیل خودتان را تجدید کنید. از همهی کسانی که برای من تلاش میکنند، برای سرنوشتم جنگیدهاند و پیامهای مرا پخش کردهاند، سپاسگزاری دارم. اما بچهها، تعداد روحهایی که گمراه شدهاند هنوز بسیار زیاد است...شما باید بیشتر کار کنید...من نیاز به شما دارم تا پیامهای مرا بیشترین میزان ممکن پخش کنید و درخواستهایی را که برایتان میدهم...به راستی از شما بگوید که اگر بشریت حتی یکبار پیام من در لا سالت را گوش داده بود، دنیا حالا چنین نبود.
گناه کنونی جهان بر همهی کسانی است که پیامهای مرا رد کردهاند؛ روی ظاهر شدنهایم قدم زدهاند و به آنها تپیدند...اگر هشدارهای من برای دنیا آشکار شده بودند، آنگاه حالا تصویر واقعی بیابان بود. اما چون درخواستهایی را گوش ندادند و قلب پسرم و من صلیب شدند، شیطان با دستان خود بر روحهای انسان میگذرد و آنان را به عقب کشیدهاست...شما را دعوت میکنم بچهها تا دستتان را برای مرا بدهید، تا بتوانم به دلهای دورترین برسوم. صلح را آرزو دارم اما نمی�باری که شما از من قبول نکنید آنکه ملکه و منبع دائمی صلح هستم...دوستت داریدم بچههایم...دوستت داریدم!
عشق از آسمان به زمین میآید تا شما را نجات دهد. گناهانتان را نگاه نمیکنم. آنها را با گذشت زمان و اعتماد بیشترتان به من، تبدیل به فضیلت خواهم کرد. خودتان را در بازوهای مرا بگذارید، همانطور که پسر مقدس خداوند عیسی مسیح همهی مقدس، رفت...من میخوام شما را به آسمان ببرم. میخوام شما را تغییر دهیم! اما نیاز به بلهتانتان دارم...برای پاپ دعا کنید. او بسیار رنج میبرد. برای برنامههای مرا دعا کنید تا واقع شود. من عجله داریم. من عاجل هستم، و آنچه انجام میدهم سریع است. از تو مارکوس پسرم سپاسگزاری دارم که به زیارتگاههایم رفتهای، خاصاً آن در لا سالت.
اکنون باید همهی این را برای بچههای مرا آشکار کنید بدون ترس. با شما مخالفت خواهند کرد، تعقیب و جنگیدهاند...اما من نیروی دستتان و صداتان را برمیزنم و شیطانها نمی�برید که مقاومت کنند...به جلو بروی پسرم! برو! آن چیزهایی را برای مرا آور و نجات بده که هنوز میتوانست نجات یابد...کسیکه شما را پذیرد، من را نیز پذیرش کردهاست. کسیکه ازتان رد کند، من را هم رد خواهد کرد...همهی شماستان در این لحظه مبارکه دارم...همهی شماستان در قلب پاک مرا مبارکه دارم. به همهی شما صلح، نور و عشق مادرانهام میدهم".
پیغام عیسی مسیح خویشتن ما
«جانم، محبوب من! به گوشم بیاورید، قدیسان مقدسی که هستیم، امروز برای شما آمدهام! میخواهم از شما بخواهم که سریعاً آنچه مادرم در ۱۶۰ سال گذشته از شما خواسته است را قبول کنید... مادرم با کلمات روشن؛ نرم و تصمیمگیرنده به شما سخن گفت; تا تبدیل شوید، به من و دل من برگرداندهاید. اما انسان چه کرد؟ با غلبه بر یهودا بسیار کسب کردهاست؛ عشقم را خیانت کرد؛ هدایایی که از تخت خود در آسمان برایش فرستادم را مسخره کرد و پیامهایم و کارهای نجاتبخش پیشبینیشدهام را زیر پا گذاشت. ...این «بودن» گناهکارتر از سدوم و عموره است، زیرا اگر من و مادرم به سدوم و عموره فرستاده میشدیم، تبدیل شده بودند...اگر پیامبران با انجام معجزات همانند ما در مکانهای ظهورمان به آنها فرستاده میشدند...تغییر کرده بودند...میخواهم این نسل برای عشق به من برگردد اما...چنین که حالا پیش میرود، بسیاری از جانها تنها تحت ضربهدار آزار و رنج به من باز خواهند گشت. نمی�بم مجازات کنم. فقط وقتی دیگر راهی نیست تا شما را از دیوانگی سقوط در بیابان نابودی بیدار کنم، این روش را استفاده میکنم...من با دختر خود فوستینا جشن رحمت را بنیان گذاردم، اما انسانیت آنرا پذیرفتند. به عنوان نتیجهای که اگر تغییر نکنید...اگر تبدیل نشوید...اگر توجهی به من نداشته باشید...باز باید روز عدالتام را بنیان بگذارم. و آه! چه روزی است! فرشتگانم فقط از احتمال این روز ترس دارند...به همین دلیل، شما را دعوت میکنم تا رحمتام را در بر گیرید...رحمتام که مادر مقدسترین من است، هنگامیکه روی زمین هست. مادرم با ظهورهایش مانند یک در بود که باز کردم و هیچکسی توانایی بسته کردن آنرا ندارد حالا. اما وقتی من بستم، هرکس بیرون باشد و کوبیده، دیگر نمی�بد وارد شود...زمان انتظار تمام شد. صبرم به پایان رسیده است. بسیاری از بیعدالتیها زمین را پوشاندهاند، و «راستین» و «قدیس»های من. فرزندانش کوچک مرا روزانه شبانه میگویند تا بیاوم...و من, آنها را عادلانه خواهم کرد، بسیار سریعاً...به همین دلیل جانها دلام! زندگی خودتان را به قلب من و مادرم تقدیم کنید! یک خداوند عشق هستم! کسی که عشقم را نمی�بد، مرا نمی�بند. کسی که عشقم را قبول نکنه، نزدیک نور میشود، گرمای پرتوهای آنرا احساس میکنه اما هیچ چیز در بر نگیره زیرا دیدن نکرده است...میخواهم شما برای عشق به من برگردید...به همین دلیل، عبادت قلب مقدسام، قلب بیداغ مادرم و قلب محبوبترین پدرخواندهم پدرو ژوزه را به شما دادم. کسی که با ایمان زندگی کند، یک زندگی مقدس رهبری میکند، نجات خواهد یافت. میخواهم برای کشورهایی که مادرم در سالهای گذشته اینجا درخواست کرد بسیار دعا کنید. میخواهید پیامهایمو دوباره بخوانید و آنرا جهان را آشنا سازید. هیچ چیز، کاری نیست. خدمت هیچی از این روزها مهمتر نیست تا پخش پیامهای ما باشد... چنانچه رسولان من نمیتوانستند چیزی جز آنچه به آنها فرستاده بودم، اعلام کنند؛ در غیر این صورت دیگر نمایندگان من نخواهند بود. بنابراین شما نیز نمی喜هید میخواهید هرچیزی را که از آن چه گفتهام متفاوت است، اعلام یا انجام دهید:- پیامهای ما برای شماست آشکار! حقیقتاً به شما گویم:- پس از پاریس لا سالت بود. پس از لا سالت لورد بود. پس از لورد فاطمه، پونتمین، بئورینگ، بانوکس، آکیتا. گراباندال، مدیوجوره و کیبهو، ناجو و بسیاری دیگر مکانهایی که مادرم را فرستادم، و جایی که خودم با او رفتیم. اما به شما میگویم: پس از جاکاری هیچ ظاهرشگری بیشتر نخواهد بود! پس از جاکاری هیچ چیز دیگری نخواهد بود!!! تبدیل شوید! برای فرزندان من تغییر کنید؛ زیرا نمی喜هیم یک روز در میان غنیمتهای اژدها ببینم شما را! تبدیل شوید! رستگاری شماست که میخواهم! به مادرم گوش دهید که از شما صدا زده است! نمونه قدیسان ما را دنبال کردم. و اگر همه این کارهای را انجام دهید، برای همیشه در زمین آسمان من خواهید بود؛ سپس... عشق هستم! عشق هستم! عشق هستم!