کاپلی از ظهورات در مقدسگاه ژاکارئی/پرتغال
پیامهای مریم و سنت آپولونیا
مارکوس: همیشه ستوده شود عیسای، مریَم و یوسف!
پیام مقدسترین مریم
"-بچههایم. من مادر خوشحال ردهیمی هستم!
در شنبه عید پاک، پسرم عیسای, درخشندهتر از خورشید، پیش روی من در اوراتوری ظاهر شد، جایی که از جمعه تا به حال با دقت و رنج میخواست. سپس با قلب الهیاش پر از عشق، مرا از آنجا که پریده بودم بلند کرد، مرا بوسیده و اشکهای خونینم را که از جمعه تاکنون بدون وقفه جاری شده بودند؛ تبدیل به اشکهای روشن خوشحالی، شادی و سرور شد.
با دستش، پسر الهیام عیسای شمشیری درد را که در قلبم بود برداشت، مرا بوسید، از من بغل زدیم و با هم به یک شعله عشق تبدیل شدیم!
با من خوشحال باشید، بچههایم، زیرا قیامت شما نیز نزدیک است! زودتر وقتی که قلب عیسای در جهان با قلب من و یوسف در بزرگترین ۲مین پنتیکاست غلبه کند، ردهیمی ما کامل خواهد شد! صلح خواهید داشت! به درجهای بالا از قدسیت، عشق و پاکیزگی برخواهید رسید؛ متناسب با درجهٔ حال حاضر شما نسبت به پیامهایم.
قدسیت شما چنان بزرگ خواهد بود که حتی فرشتگان مقدس نیز لذت خواهند برد!
پس، دعوت میکنم تا ادامه دهید مرا در راه دعا، توبه و مطابقت کامل با ارادهام دنبال کنید.
هر روز من میخواهم شما را زیبا کنم، به شما بوی خوش بدهم، روحهایتان را با نعمتهای مؤثر قلب پاکیزهٔ بیداغم پر کنم.
شما محکم خواهید بود و مرا از دقیقهای به دقیقهٔ دیگر عیسای پسر الهیم آسمانها را پاره خواهد کرد و با میلیونهای فرشتگان بر ابرها ظاهر میشود؛ و آنهایی که ما هستیم توسط فرشتهحافظشان گرفته شده و به جمع قلب مقدسمان هدایت خواهند شد؛ جایی که در زیبایی، قدسیت، صلح و خوشی بینظیر و ناشناخته روی زمین پوشیده خواهید شد.
شما محکم ایستاده باشید، زیرا تنها قویها غلبه میکنند.
دخترم آپولونیا اکنون نیز به شما کلام خداوند را خواهد داد، که اراده نجات او برای شماست.
من از حضورت در این هفته درد بزرگ من بسیار سپاسگزار هستم تا مرا آرام کند.
سلام بچههایم. امروز به شما یک برکت بزرگی و فراوان میدهم تا در طول سال همراه شماست و همیشه با شما باشد.
پیام از سنت آپولونیا
"-عزیزان، برادران من! من، آپولونیا، بندهٔ خداوند و بندهٔ مریم مقدسترین هستم که امروز شما را برکت میدهم!
چنانکه خوب میدانید من شهید خداوند هستم. من برای عشق به یسوع خویشتن را تعقیب کردند و با چنگال همه دندانهایم بیرون کشیده شد؛ زیرا خودت را وقف او کرده بودم و از قلب تمامش دوست داشتم، آرزو داشتن که جز یسوع دیگر کسی نباشیم! البته مادر مقدساش نیز جدا نیست از او!
زندگیام را برای عشق به خداوند دادم، زیرا این کار ارزش داشت که همه چیز خودت را بدهد و اگر هزار زندگی دیگه داشته باشتم، همهٔ آنها را برای عشقتان میدادم.
و شما چه کردید؟ آیا با تمام قوت دلهایتان خداوند را دوست داشتید؟ آیا او عاشق واقعی، منحصر به فرد و غیرقابل تقسیم شماست؟ شما میدانید که بیرون از خداوند اجازه ندارید هیچ چیز دیگری را دوست داشته باشید؛ تنها میتوانید مخلوقات خداوند را در خداوند و با اندازهای که توسط او تعیین شدهاست دوست داشتید. آیا اینگونه زندگی میکنید؟ آیا عشقتان همین است؟ یا هنوز مخلوق را جای خالق قرار دادهاید و آنرا مانند خداوند پرستش کردهاید؟
آیا خودتان را در جای خداوند قرار ندادهاید تا به عنوان خداوند پرستش کنید، که بسیار بدتر است؟
من شما را برای تبدیل قلبی رادیکال فراخواندم، همه چیز دیگری را در جایگاه مناسبشان یعنی آخرین مکان بگذارید و خداوند و مریم مقدس را در اولین مقام قرار دهید!
اینجا در این ظهورها باید عشق واقعی را یاد بگیرید؛ شما باید در عشق تربیت یابید تا به عاشقان بزرگتری از خداوند و مریم مقدس تبدیل شوید که جهان هیچگاه دیده یا شنیده نیست.
چقدر از آسمان او هر روز به اینجا آمده است، آیا شما خوب درس را یاد میگیرید که برایتان داده شده است؟
آیا دعا کردهاید تا فهمتان باز شود و بپذیرد؟ آیا دعا کردهاید تا دلهایتان باز شود و روشن گردند تا آنچه میدانید، آن را بفهمیده و دوست داشته باشید؟
در این مکان خداوند برای هر یک از شما برنامههایی بزرگ آماده کرده است که طبق درجه عشق، ایمان، تلاش و اطاعت هر کدام انجام خواهد شد.
شما میدانید که به مسکنهای زیبایی و جایگاهها بسیار بالا در آسمان تعیین شدهاید؛ اما فقط آن را خواهید گرفت اگر مطابق با طرحهایی باشید که از تخت او شما را دوست داشته، برگزیده، فراخوانده و داده است.
من همراهت هستم تا به پیروزی روحی خودتان در آسمان برسید!
شما باید من را همیشه دعوت کنید؛ شما باید زندگی واقعی ارتباط و اتحاد با من و دیگر قدیسانی که خداوند دارد داشته باشید.
وجود ما، حقیقت حضور ما، هرگز برایتان فقط یک ایده نظری نباشد؛ بلکه واقعاً: زندگی، اتحاد و پیوند عشق باشد که روحهای شما را با تو متحد میکند.
من خواهر بزرگترت هستم، بالغ شدهام؛ که در کامل بودن سن مسیح در آسمان هستم. بنابراین من میدانم چگونه به شما کمک کنم، میتوانستم و میخواهم از شما بیاموزم!
شاگردانی مرا باشید که اطاعتور هستند! از من یاد بگیرید که تاج ابدی شکوه را کسب کردهام. از من یاد بگیرید که پاک و خالص دل هستم تا شما نیز آنها باشید؛ فرزندان واقعی خدا، بسیار دوستداشتنی توسط او; تصویر، شباهت و آینهای کاملاً تمیز که میتواند قدسیتی کامل مریم مقدسه را منعکس کند.
به جلو بروید بدون اینکه هیچ چیز آرامش شما را مختل سازد! شما در بدترین زمانهای تمام تاریخ انسانی زندگی میکنید، همین است که شیطان به این اندازه از شما رنجانده است؛ با رنجها، دشواریها، آزمونها، تنهایی و عدم فهم جهان. اما باید توجهی نکنید به او یا تحریکات، تهدیدها یا پیشنهادهای وی!
از طریق نگه داشتن چشمهایتان ثابت بر ستاره آسمانی که مریم مقدس است پیروز شوید و حتی برای یک لحظه به ماده، گرد و خاک زمین نگاه نکند! اگر نمی�زید شکل یا شباهت گرد و خاک این زمین را بپذیرید!
نگاه خود را بر ستاره آسمانی، ستارهٔ صبح که مریم مقدس است قرار دهید تا همیشه در شما شبیهسان ویژگیهای او باشد.
من همهی شماست را دوست دارم و امروز با بیکران زادهٔ قیامت برکت میدهم به شما.
میگردم، در ماه ژوئن، روز دوم آدینه برای دادن برکتی نو و توصیههای جدیدی که قادرالمقدور به من سپرده است اینجا. سلام!"
۹ فوریه - روز عید او
ویدا سنت آپولونیا
شش سال از ۲۴۳ تا ۲۴۹، در طی آن مسیر امپراتوری روم تحت رهبری فیلیپ عرب قرار گرفت، به عنوان: یک دوره آرامشی برای رژیم ضد مسیحی محسوب میشد. اما در آخرین سال، اتفاقاتی رخ داد که نشان داد نفرت از مسیحیان، حداقل در استان آفریقایی، هنوز ناپدید نشده بود.
رویداد توسط دینوس، اسقف اسکندریه مصر، در یک نامهای به اسقف فابیو دیوکسی آنتیوخیا در ۲۴۹ روایت شد. او نوشت: "در ۹ فوریه، یک جادوجوی اسکندرانی، «یک پیشگویی بد و پیامبر کاذب»، که جمعیت بومی را تحریک میکرد، شورش وحشتناکی برانگیخت. خانههای مسیحیان تاراج شدند. بومیان گنجینهها و اشیای قیمتی همسایههای کاتولیکی یا نزدیکترین آنها را غارت کردند. آلات و پوشاک به میدان بزرگی منتقل شد که در آن آتش بزرگای روشن شده بود. مسیحیان، حتی پیران و کودکان، از خیابانها کشیده شدند، کتک خوردند، کشیده شدند و محکوم به مرگ شدند اگر ایمان خود را بلند نکردند. شهر مانند تصرفشده توسط گروهی از شیاطین خشمگین به نظر میرسید."
"بومیان همچنین زادهٔ مهربان آپولونیا، که پیر بود، دستگیر شد. او با خشونت در صورتش کتک خورد زیرا امتناع کرد توهینی علیه کلیسا را تکرار کند، بنابراین دندانهایش بیرون کشیده شدند. علاوه بر این، به آتش بزرگی که در مرکز شهر میسوزید کشیده شد. میان جمعیت دیوانهوار گفتند که اگر ایمان خود از مسیح رنجور نکرد، زنده سوزانده خواهد شد. در آن لحظه خواستار آزادی برای یک لحظه بود و با مراقبت او سریعاً به آتش پرش کرد و توسط آتش سوخته شد."
شهادت بیکه آپولونیا که ظاهراً با خودکشی پایان یافت، در داخل کلیسا سؤالهای زیادی برانگیخت و شروع به ارزیابی کرد که آیا درست است یا مجاز است تا برای عدم انکار ایمان خود به مرگ تسلیم شود. این تردید نیز در کتاب «شهر خدا» از آگوستین مقدس هم صدای خودش را پیدا کرده بود که یک موقعیت قطعی ارائه نکردهاست.
اما حرکت بیکه آپولونیا، زندگی انزوایش که به خیریت مسیحی اختصاص یافتهبود، در کل استان آفریقایی که او قربانی خود را انجام داد، احساسات زیادی برانگیخت و تعظیم. وی مورد احترام قرار گرفت زیرا دقیقاً apostolateاش میان فقیران جامعه بود که او را تحت نظر نفرتی و آزار پاگانیان قرار دادهبود، و عبادتش به دیوکسیهای شرق و غرب گسترش یافت.
کلیساهای اختصاص یافته به وی در شهرهای مختلف اروپایی ظهور کردهاند. یک کلیسا در رم ساخته شد که اکنون ناپدید شدهاست، نزدیک سانتا ماریا این تراستهوه، ایتالیا.
زندگانی او با هیچ روش دیگری ثبت نشدهبود اما پیروانش وی را طی زمان به عنوان یک محافظ در برابر بیماریهای دهان و دندان انتخاب کردهاند. اما مثالش از اهدای بیپروا و بدون شرط خود به مسیح باقی ماند. کلیسا وی را تقدیس کرد و عبادتش رسمی شد مطابق تاریخ ذکر شده در نامه پiskopوس دینوسیوس.